وبلاگ - زندگی نه منتظرمان میماند و نه با خستگیهایمان کوتاه میآید

زندگی نه منتظرمان میماند و نه با خستگیهایمان کوتاه میآید
زندگی، همچون رودخانهای است که پیوسته میجوشد و مسیر خود را میسازد؛ چه ما توان شنا کردن داشته باشیم و چه نداشته باشیم.
در این راه بارها دیدهایم که سکوت، سنگینتر از فریاد بوده و انسانهایی جنگیدهاند که شاید فردای خود را هرگز ندیدهاند.
ما ادامه دادیم؛ نه از سر قدرت، بلکه چون هیچ انتخابی جز تلاش برای خلق فردایی بهتر نداشتیم.
هر زخم بر تنمان، مُهری است بر برگهای کتاب زندگی؛ گواهی بر اینکه شکست خوردیم اما شکستگی را تاب آوردیم و هر کبودی بر وجودمان، نشانی است از اینکه هنوز در میدان ایستادهایم.
شجاعت همیشه با صدای بلند نیست؛ گاهی شجاعت یعنی در دل تاریکی، بیآنکه کسی ببیند، برخیزی و قدمی دیگر برداری.
ما برای تسلیم شدن آفریده نشدهایم. آن نیروی خاموش اما زنده، هنوز در رگهایمان جریان دارد؛ همان ارادهای که ما را دوباره بلند میکند.
جهان، آرامش و شادی را به رایگان به کسی نمیدهد. باید آتش را لمس کنیم تا گرما را بفهمیم، باید در طوفان بایستیم تا معنای آرامش را دریابیم.
راه رسیدن به آرامش، از دل جهنم میگذرد؛ و در آن سو، روشنایی در انتظار کسی است که تسلیم نشود.
پس سرمان را بالا بگیریم، حتی اگر شانههایمان سنگین باشد. زخمهایمان را نه دلیلی برای عقبنشینی، که پرچمی برای ادامه دادن کنیم.
و حقیقت این است: زیباترین فصلهای زندگی ما هنوز نوشته نشدهاند.
هنوز کارمان تمام نشده …
این فقط یک جمله نیست؛ حقیقتی است که باید در عمق جانمان حک کنیم.
اگر امروز نفس میکشیم، یعنی هنوز نقشی در این دنیا داریم که هیچکس جز ما نمیتواند ایفا کند.
هنوز داستانی هست که باید نوشته شود، راهی هست که باید پیموده شود، انسانی هست که باید از ما نوری بگیرد و رؤیایی هست که باید با دستان ما به حقیقت برسد.
کارمان تمام نشده:
چون شکستهای دیروز قرار نیست آخرین فصل زندگی ما باشند. آنچه ما را بر زمین انداخت، تنها مقدمهای بود برای بااقتدار بیشتر برخاستن.
چون هنوز لحظههایی مانده که باید بخندیم و روزهایی هست که باید به شجاعتمان افتخار کنیم.
چون جهان همچنان به حضورمان نیاز دارد. بودنمان امیدی است برای کسی، چراغی است در مسیر دیگری و الهامی است برای قلبی خسته.
پس ایمان داشته باشیم: ادامهی راه ما ارزشمند است.
پایان هنوز نرسیده؛ درست همانجا که فکر میکنیم آخر خط است، آغاز تازهای در انتظار ماست.
ما هنوز در مسیر هستیم و بهترین بخش سفر تازه آغاز شده.
تا وقتی نفس میکشیم، ادامه دادن بزرگترین پیروزی ماست و در فصل تازهی بازی رنگها، خانواده رایزکو با هم و در کنار هم، نقشهای زیبا بر تصویر خاطرات روزگاران حک خواهند کرد؛ نقشی که به اندازه توانمان، سهمی خواهد بود در شادی و آرامش مام وطن.
دنیا منتظر نسخهای تازه از ماست…
ایدون باد
ارسلان، احمدرضا و حمیدرضا صمدی
